یه جیگر کوچولو
قرار بود که مامان از اول تیرماه 1387 برگرده سرکار . همه نگرانیم این بود که با این همه وابستگی چطور می خوای توی مهد بمونی
کوچولوی نازم خوب بخواب مامانی !..
شالاپ شلوپ آبتنی! شالاپ شلوپ آب بازی!
عافیت باشه آقا کوچولو !
به چی داری فکر می کنی عزیزم ! مامان و بابا نمی ذارن آب توی دلت تکون بخوره ...
پسرک متشخص مامان !
نازنازی مامان ! دورت بگردم !
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی