عمادعماد، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

یکی یک دونه مامان

سال اول

1391/10/19 15:48
نویسنده : مامان زری
297 بازدید
اشتراک گذاری

این دومین مسافرتت بود . تابستان 87 - با عمو فرشاد و عمو مهدی

اینجا دیگه 1 سالت بود .محرم دومی که دیده بودی .

این هم مسافرت خاطره انگیز شمال -آبشار آب پری !

نوروز 1388- با مهدی دوست داداشی و آبجی مرسده .

توی این مسافرت ما با سی یلو توی جاده آب پری با دوتا گاو تصادف کردیم و چپ کردیم . اما خدا خیلی رحم کرد که هیچکدوم طوری نشدیم. مخصوصا تو که پشت ماشین تو بغل آبجی مرسده بودی . اینجا بود که فهمیدم چقدر برام عزیزی . وقتی به خودم اومدم , اولین چیزی که دست انداختم بغلش کنم تو بودی و به زرو توی همون حالت معلق ماشین , تو رو از عقب ماشین توی بغلم کشیدم تا خیالم راحت بشه که سالمی . اما تو اونقدر ترسیده بودی که گریت بند نمی اومد و از بغلم تکون نمی خوردی .

اینجا هم مهد کودک آسمان آبی !  نوروز 1388

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)